در هفتمین روز از سال جدید میلادی، تنها چند روز پیش از آنکه قدمزدن وزیر خارجه ایران و آمریکا در پاریس تیتر یک رسانهها شود، همه نگاهها به پایتخت فرانسه جلب میشود؛ دو فرد مسلح، تحریریه «نشریه»ای را به رگبار میبندند. شعارهای «اللهاکبر» سر میدهند. در راه بازگشت از عملیات، یک پلیس – از قضا – مسلمان را که بر روی زمین افتاده است، از فاصلهای نزدیک هدف قرار میدهند؛ چیزی شبیه تیر خلاص. اما آثاری هم از اصابت تیر به این پلیس در تصاویر دیده نمیشود.
مجله مراحم: داعش مسؤولیت همهچیز را بر عهده میگیرد. کاریکاتوری از ابوبکر البغدادی سرکرده این گروهک تروریستی که در آخرین شماره «شارلی ابدو» منتشر شد، انگیزه اعضای فرانسوی داعش از حمله به دفتر نشریهای است که از آن به عنوان «نشریه فکاهی-انتقادی» یاد میشود.
آخرین کاریکاتور شارلی ابدو پیش از انجام حمله به دفتر این نشریه
چیزی از حادثه گروگانگیری استرالیا نگذشته است که یک حادثه تروریستی دیگر به مسلمانان نسبت داده میشود و جریان اسلامهراسی در جهان شدت میگیرد. بسیاری – از اروپا و آمریکا تا ایران خودمان – میگویند «من شارلی هستم» تا به نوعی با کشتگان این حادثه ابراز همدردی کنند. در اقدامی بیسابقه، دولت فرانسه راهپیمایی «وحدت در برابر تروریسم و افراطگرایی» برگزار میکند؛ با میهمان ناخواندهای از تلآویو که افتخار کشتن انسانهای بیگناه در تمام ردههای سنی – از نوزاد تا سالخورده – را در کارنامه دارد و حالا به «تروریسم و آدمکشی» معترض است! و خیلی زود، همه «شارلی» میشوند…
اما «شارلی» چیست و چه کارنامهای دارد؟
در اینجا قصد نداریم به این بپردازیم که فرانسه تاوان چه چیزی را میدهد یا این تنها نمونهای از حدود ۳۰۰۰ داعشی است که از این کشور به سوریه رفتهاند و اکنون بازگشتهاند…تنها قصد داریم بگوییم این «شارلی» که با آن ابراز همدردی میشود و میگویند «من شارلی هستم» کیست و چه کارنامهای دارد. بدیهی است که این به معنای حمایت از اقدام مسلحانه و تروریستی نیست؛ که آن، در جای خود محکوم و تقبیح شده است.
پیشینه راهاندازی «هفتهنامه شارلی» (Charlie Hebdo) به دهه ۱۹۷۰ میلادی بازمیگردد که پس از تعطیلی نشریه طنز «کُرون» به دلیل توهین به ژنرال شارل دو گل، با همان تحریریه به نام شارلی ابدو که کنایهای هم به نام ژنرال شارل دو گل است، منتشر شد. فراز و نشیب در انتشار این هفتهنامه ادامه داشت تا سال ۱۹۹۲، تحریریه این مجله تقویت شد و شارلی تازهای آغاز بکار کرد.
“فرانسوا کاوانا” و “جورجز برنی” بنیانگذاران نشریه طنزی بودند که اساس «هفتهنامه» شارلی شد
از همان ابتدای راهاندازی نشریه طنز «هاراگیری» و «کرون» در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی، آنچه که بیش از هرچیز توجه مخاطبان فرانسوی را به خود جل کرد، بیپروایی این نشریه در انتشار تصاویر و کاریکاتورهایی با محتوای نامناسب و مستهجن بود که حتی مقامات فرانسوی نیز از این نگاه زننده در قابل طنز این نشریه در امان نبودند. غلبه محتوای زننده و غیراخلاقی در نهایت تیتر توهینآمیز این نشریه درباره مرگ شارل دو گل، آن را به تعطیلی کشاند و پس از انتشار مجدد نیز چندان مورد استقبال مخاطبان واقع نشد و در حالی نیمهفعال با همان خطمشی سابق، به حیات خود ادامه میداد تا در سال ۱۹۸۱ انتشار آن متوقف شد. ۱۰ سال بعد «فیلیپ وال» کمدین فرانسوی دوباره چراغ نشریهای را که در فرانسه به «زنندگی و حماقت» مشهور شده بود، روشن کرد.
فیلیپ وال کمدین فرانسوی که چراغ «شارلی» را در سال ۱۹۹۱ روشن کرد. او در مقالهای در سال ۲۰۰۰ فلسطینیان را افرادی غیرمتمدن خواند
شعار این نشریه نیز که در بالای صفحه اول هر شماره نوشته میشود نیز در نوع خود جالب توجه و مؤید بیقیدی این هفتهنامه در تولید محتوای توهینآمیز به ادیان و پیروان آنان است.
Journal Irresponsable با مفهومی نزدیک به «مجله بدون مسئولیت»
هفتهنامه شارلی در هر شماره تأکید میکند مسئولیت مطالب و تصاویر منتشرشده را برعهده نخواهد گرفت
فیلیپ وال خط مشی تندی داشت و در مدت مسئولیت او در این هفتهنامه، چندین نفر از کارکنانش را بدلیل مخالفت با نظراتش، اخراج یا مجبور به استعفا کرد. مسجد اعظم پاریس به دلیل اهانتهای مکرر شارلی ابدو، در سال ۲۰۰۷ از فیلیپ وال به اتهام اهانت به مسلمانان و ترسیم کاریکاتورهای موهن از پیامبر (ص) شکایت کرد اما وال در دفاعیاتش اظهار داشت اینها مسلمان نیستند، بلکه مشتی افراط گرا هستند . در نهایت در سال ۲۰۰۹ پس از کسب مسئولیت در رادیو اینتر فرانس، از شارلی ابدو استعفا داد.
نکته جالب توجه در کارنامه این نشریه که بیشتر خاستگاه تفکرات گرانندگان و حامیان آن را نشان میدهد، اتفاقی است که در سال ۲۰۰۸ در زمان ریاست جمهوری سارکوزی رخ میدهد. این نشریه در کاریکاتوری، تصمیم پسر رئیس جمهور وقت فرانسه به یهودی شدن – برای ازدواج با یک دختر ثروتمند یهودی – را سوژه خود قرار میدهد. اما بلافاصله از سوی جامعه یهودیان و لابی اسرائیل در فرانسه به گرایشان ضدیهودی متهم میشوند و فیلیپ وال، کاریکاتوریست نشریه را مجبور به توضیح و عذرخواهی میکند.
کاریکاتور شارلی ابدو از پسر سارکوزی
«موریس سینِ» از کاریکاتوریستهای معروف نشریه شارلی ابدو در نهایت با فشارهای لابی اسرائیل به دلیل کشیدن کاریکاتور پسر سارکوزی و امتناع از عذرخواهی، اخراج شد و توسط انجمن بینالمللی ضد نژادپرستی و یهودستیزی (LICRA) به دادگاه کشیده شد. آزادی بیان مورد نظر که اجازه بدترین توهینها به مسلمانان و مسیحیان را میدهد، در قبال نزدیک شدن به یهودیان، به سختترین شکل ممکن برخورد و مجازات میکند.
او بعد از حادثه حمله به نشریه شارلی ابدو اینگونه نوشت: «من شارلی نیستم…من سین هستم. من قبلاً بعنوان کاریکاتوریست برای نشریه شارلی ابدو کار میکردم. در سال ۲۰۰۹، کاریکاتوری را کشیدم در خصوص پسر سارکوزی در حالیکه به دلایل مالی به یهودیت تغییر دین داده بود، و اخراج شدم. شارلی از من خواست تا عذرخواهی کنم ولی من نپذیرفتم. شارلی مرا به خاطر به سخره گرفتن یهودیت اخراج کرد.»
کاریکاتوریست سابق شارلی ابدو که بدلیل توهین به پسر یهودی سارکوزی و پرداختن به مسأله تغییر مذهب او، اخراج شد
اما در حمله هواداران و اعضای فرانسوی داعش به تحریریه شارلی ابدو، چهار کاریکاتوریست و خبرنگار این نشریه کشته شدند. این چهار نفر بیشترین کاریکاتورهای موهن از پیامبر اسلام را به تصویر کشیده بودند و تصاویر کارتونها و اهانتهای مکرر آن به اسلام نیز منتشر شده است که از انتشار این تصاویر معذوریم.
.
از سمت راست: جین کابوت، شاربونیه، جورج وولینسکی و تایناوس ۴ کاریکاتوریست و خبرنگار شارلی ابدو که به قتل رسیدند
استفان شاربونیه کاریکاتوریست ارشد شارلی ابدو بود. بیشترین کاریکاتورهای توهینآمیز نسبت به پیامبر اسلام و دیگر کارتونهای ضدمذهبی را او ترسیم میکرد. در سال ۲۰۱۱ کاریکاتورهایی که کشیده بود کار دستش داد و دفتر مجله مورد حمله افراد ناشناس قرار گرفت و به آتش کشیده شد. پلیس فرانسه از آن پس، حفاظت از او را بر عهده گرفت، اما کوچکترین تذکری مبنی بر عدم انتشار تصاویر تحریککننده و توهینآمیز نسبت به ادیان به او نداد. گویا دولت فرانسه نیز حاضر به پذیرش هزینههای احتمالی در قبال ادامه روند انتشار کاریکاتورهای موهن بود. شاربونیه از سال ۲۰۰۹ تا زمان مرگش سردبیر شارلی ابدو بود.
در سال ۲۰۱۲ نیز پلیس فرانسه یک نفر را به اتهام تهدید شاربونیه به “سربریدن” بازداشت کرد. گروه القاعده نیز در سال ۲۰۱۳ نام شاربونیه را در لیست افراد به شدت تحت تعقیب قرار داد. اما این کاریکاتوریست فرانسوی در واکنش به همه این تهدیدات، گفته بود که او نه زن دارد، نه بچه، نه ماشین و نه بدهی که نگران مرگ خود باشد و ترجیح میدهد ایستاده بمیرد تا اینکه بر روی زانو زندگی کند! و در نهایت شاربونیه “نشسته” و در جلسه شورای سردبیری این نشریه به رگبار بسته شد.
حادثه فرانسه آغازی بود بر تشدید اسلامهراسی و اهانت به مقدسات مسلمانان به بهانه آزادی بیان. بنگاه سخنپراکنی دولتی انگلیس (British Broadcasting Corporation) در اقدامی موهن، همزمان با حوادث پاریس، کاریکاتور مجله شارلی ابدو از پیامبر اسلام (ص) را پخش و پس از آن اعلام کرد که دستورالعمل قبلی مبنی بر ممنوعیت نمایش دادن چهره پیامبر اسلام در حال بازبینی و تغییر است.
پس از این حادثه، حمله به مسلمانان در سراسر اروپا گسترش پیدا میکند و بیش از ۷۵ مورد حمله برضد مسلمانان تنها در فرانسه ثبت میشود. وزارت کشور فرانسه اعلام کرده بود که ۱۰ هزار نفر از اعضای ارتش و پلیس را برای حفاظت و تامین امنیت عبادتگاه ها به کار گرفته خواهند شد اما بعدها مشخص شده مساجد جزئی از این طرح نیستند.
تنها در یکی از موارد حمله به مسلمانان پس از حادثه شارلی ابدو، یک فرانسوی، همسایه مسلمان خود را با ضربات چاقو به قتل میرساند. درباره جزئیات این حادثه گفته شده که قاتل، همسایه مسلمان مراکشیتبار خود را در شهر فوکلوز با ۱۷ ضربه چاقو به قتل میرساند. تنها دلیل این حمله مهاجر و مسلمان بود این همسایه بود.
مهاجم در این حادثه بدون اجازه وارد خانه همسایه اش یعنی “محمد المکولی” ۴۷ ساله شد و به وی ۴ ضربه چاقو وارد کرد. قاتل سپس خانه را ترک کرد و دوباره با چاقوی بزرگتری بازگشت و ۱۳ ضربه دیگر به جنازه قربانی وارد کرد. در حالی که فریاد می کشید “من خدای تو هستم … من اسلام تو هستم.”
با به راه افتادن موج همدردی با شارلی و راهپیمایی در فرانسه، سردبیر جدید این نشریه تصمیم به ادامه این راه گرفتند و در شماره بعدی نیز کاریکاتوری از پیامبر اسلام (ص) را ترسیم کردند و به جای ۶۰ هزار نسخه همیشگی، در سه میلیون نسخه آن را منتشر کردند که اینبار با اعتراض مسلمانان سراسر جهان مواجه شد و کمپینهای من عاشق محمد هستم در پی آن به راه افتاد.
دولت فرانسه همچنان به نام آزادی بیان حامی اهانتهای شارلی به مسلمانان ( و مسیحیان) است و البته همچنان صهیونیستها و لابی اسرائیل خط قرمز هستند…
سخن آخر
رهبر انقلاب در بخشی از پیام نوروز ۱۳۹۲ میفرمایند: «من اینجا مناسب میدانم که بگویم مسئولین دولت فرانسه هم در چند سال اخیر دشمنیهای آشکاری با ملت ایران کردهاند؛ این یک ناهوشمندی از سوی دولتمردان فرانسه است. انسان عاقل، بخصوص سیاستمدار عاقل، هرگز نباید انگیزهی این را داشته باشد که موجودی را که دشمن او نیست، تبدیل به دشمن کند. ما با دولت فرانسه، با کشور فرانسه مشکلی نداشتیم؛ نه در طول تاریخ مشکلی داشتیم، نه در دوران حاضر؛ اما سیاست غلط از زمان سارکوزی ــ که دولت امروز فرانسه هم متأسفانه همان راه را میرود ــ دشمنی با ملت ایران است. به نظر ما این کار غلطی است، کار غیرمدبرانه و غیرعاقلانهای است، کار ناهوشمندانهای است.»
http://www.nbcnews.com/storyline/paris-magazine-attack/charlie-hebdo-editor-gerard-biard-says-faith-should-stay-out-n288356http://persian.euronews.com/2015/01/15/belgian-newsagents-threatened-over-sale-of-charlie-hebdo
http://persian.euronews.com/2015/01/13/prophet-mohammad-on-front-of-next-charlie-hebdo-editionhttp://www.jihadwatch.org/2015/01/we-have-avenged-muhammad-muslims-murder-12-at-french-satirical-maghttp://www.ndtv.com/article/world/charlie-hebdo-editor-made-provocation-his-mission-645710http://thefederalist.com/2015/01/08/men-without-chests-how-c-s-lewis-predicted-charlie-hebdo-censorshiphttp://incogman.net/2015/01/you-wont-hear-this-on-charlie-hebdo