صبر کنید بارگذاری شوند
.
.
.
صبر کنید بارگذاری شوند
.
.
.
مجله مراحم: نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی صبح روز چهارشنبه بررسی برنامهها و صلاحیت محمد فرهادی را برای تصدی وزارت علوم در دستور کار قرار داده و به او رای اعتماد دادند.
حجتالاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی رئیسجمهور به منظور دفاع از محمد فرهادی، وزیر پیشنهادی علوم در دقایق اولیه آغازصحن علنیبا استقبال محمدرضا باهنر و جمعی از نمایندگان وارد مجلس شد و سپس به سخنرانی پرداخت.
رئیس جمهور در صحن علنی مجلس از وزرای سابق پیشنهادی وزارتخانه علوم و تحقیقات و فناوری تشکر و ابراز امیدواری کرد که آنها در مناصب و مسئولیتهای دیگر برای مردم عزیز کشورمان ادای وظیفه کنند.
رئیس جمهور را جهانگیری، معاون اول، نهاوندیان رئیس دفتر وی، فرهادی وزیر پیشنهادی، مجید انصاری، معاون اول پارلمانی رییس جمهور، حسین فریدون، دستیار ارشد رییس جمهور، دهقان، وزیر دفاع، علوی، وزیر اطلاعات، ستاری، معاون علمی و فناوری رییس جمهور، نجفی، سرپرست وزارت علوم و صادق، مشاور رسانهای رییس جمهور همراهی کردند.
پس از سخنان رییسجمهور مخالفالفان موافقان محمد فرهادی، وزیر پیشنهادی علوم اظهار نظرهای خود را آغاز کردند.
روحانی نیز پس از سخنان خود و در حالی که علی مطهری به عنوان مخالف وزیر پیشنهادی در حال صحبت بود جلسه را ترک کرد.
علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی به عنوان مخالف وزیر پیشنهادی علوم با اشاره به رای عدم اعتماد مجلس به دو گزینه پیشین دولت برای وزارت علوم، گفت که رای اعتماد مجلس به فرهادی مجلس را متهم به منطق دوگانه و یک بام و دو هوا میکند و این شائبه پیش میآید که خدای نکرده معاملهای در کار است.
علی لاریجانی هم که ریاست جلسه علنی را بر عهده داشت پس از سخنان مطهری در مخالفت با وزیر پیشنهادی علوم نکاتی را متذکر شد و گفت: اینکه میگویید اگر مجلس به فرهادی رأی دهد یک معاملهای صورت گرفته این حرف حتماً نادرست است.
علی محمد احمدی عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در مخالفت با محمد فرهادی، وزیر پیشنهادی علوم، تحقیقات و فناوری گفت: رای اعتماد به وزارت مهم، پایهای و اساسی وزارت علوم بسیار حیاتی است. بر خلاف نظر برخی که قدرت نظامی را بازدارنده میدانند قدرت علم، فناوری و دانش بازدارندگی اساسیتری دارد.
دلیل موافقت کوچکزاده با فرهادی
محمد مهدی رهبری املشی در سخنان خود در دفاع از وزیر پیشنهادی علوم گفت: موافقت من با دکتر فرهادی به دلیل آشنایی و معرفت سی سالهای است که با ایشان دارم.
حسین قربانی نماینده مردم آستانهی اشرفیه در مجلس شورای اسلامی در سخنان خود در موافقت با وزیر پیشنهادی علوم، تحقیقات و فناوری گفت: امروز تمایل همکاران ما برای دفاع از وزارت دکتر فرهادی نشانه توانمندی ایشان است و بسیاری از نمایندگان میخواستند که به دفاع از برنامههای دکتر فرهادی بپردازند.
همچنین حمیدرضا مشهدی عباسی نماینده مردم دماوند در مجلس شورای اسلامی در مخالفت با وزیر پیشنهادی علوم، تحقیقات و فناوری، گفت: به دلیل وارد شدن برخی دوستان به موضوع فتنه در جلسه امروز لازم است چند مطلب را یادآور شوم. ملت بداند که در زمان انتخاب اوباما سازمان سیا تحلیلی را به وی تحویل میدهد در رابطه با مسائل مختلف جهان از جمله ایران.
سید مهدی هاشمی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی که در موافقت با وزیر پیشنهادی علوم، در جلسه علنی روز چهارشنبه مجلس سخن میگفت، اظهار کرد: دوستان نکات مثبتی در دفاع از توانمندی آقای فرهادی گفتند، و با توجه به شناخت ایشان از گذشته و جلساتی که برگزار شد و نکاتی که مطرح شد و این که ایشان تمام شبهات و مطالبی را که مطرح شد روشن کردند ما انتظار داریم مجلس با رای خوبی ایشان را به وزارت علوم راهی کند.
همچنین الیاس نادران نماینده مردم تهران در مجلس به عنوان موافق وزیر پیشنهادی علوم گفت: ما از باب گفتمان اعتدال میگوییم که حلقههای انحرافی و تندروی اصلاحطلبان شرایطی فراهم نکنند که جریان دولت از اعتدال خارج شود لذا به دولت کمک میکنیم و قصد دیگری نداریم.
محمد فرهادی وزیر پیشنهادی علوم طی سخنانی در جلسه رأی اعتماد نمایندگان به وزیر پیشنهادی علوم اظهار کرد: به اعتبار تجربه و دانش خود به صراحت میگویم مسأله محوری امروز و آینده کشور مسأله پیشرفت علمی است و تأکیدات رهبری بر این موضوع نیز موید همین امر است.
پس از اظهارات وزیر پیشنهادی علوم، نمایندگان نسبت به صلاحیت فرهادی رای خود را اعلام کردند.
محمد فرهادی از مجموع 235 نماینده حاضر، با 197رای موافق، 28 رای مخالف و 10 رای ممتنع توانست اعتماد نمایندگان مجلس را برای تصدی وزارت علوم کسب کند
مجله مراحم: این باور در پاکستان در میان برخی از مردم وجود دارد که دفن کودکان معلول در هنگام خورشید گرفتگی موجب بهبود آنها می شود . در حالی که اصلا معلولیت ربطی به این موضوع ندارد و تاکنون گزارشی پزشکی مبنی از بهبود کودکان دریافت نشده ولی این باورها همچنان در میان برخی از مردم رواج دارد.
مجله مراحم: هیجان به زندگی آدم نشاط می بخشه. امتحان کردن یه کار هیجانی جدید، و حس کردن ضربان قلبت وقتی باید بین ترس و شجاعت یکی رو انتخاب کنی، یکی از بهترین شرایط برای شناختن خودت و زندگی میتونه باشه. آدمهای زیادی سرتاسر دنیا هستن که حاضرن هر کاری برای بالا بردن ضربان قلب و آدرنالین خون شون انجام بدن. این آدمها به خوبی میدونن چه چیزی از زندگی میخوان و برای دیدن ذره ای بیشتر از دنیای پیرامون، ریسک های زیادی رو به جون میخرن.
یه مجموعه عکس داریم که دیدنش هر کسی رو به هیجان و شور و شوق می اندازه. شاید این مطلب باعث بشه همین امروز بلند شید و یه کار هیجانی جدید امتحان بکنید. تمامی تصاویری که در این مطلب میبینید به وسیله ی دوربین GoPro گرفته شده.
مجله مراحم: زباله را طلای کثیف میخوانند. این نامگذاری از آن جهت صورت گرفته که مواد به ظاهر زائد و دور ریختنی میتوانند برای عده ای منبع درآمد باشد. اما کسانیکه آنها را جمع آوری می کنند بعضی رسانهها اسمشان را گذاشتهاند “زبالهدزد” و هر خبر و گزارش مرتبط با آنها، از ماجراهایی درباره درآمدها و ثروت میلیونی و میلیاردیشان پرده برمیدارد. با خودشان که حرفی میزنی اما انگار حکایتشان چیز دیگری است. کارگرانی فقیر از هر سنی که برای شرکتهای خصوصی بازیافت زباله در تهران کار میکنند.
رضا، کارگر ۱۳ساله افغان، با جثهای کوچک، دستها و لباسهایی چرکآلود، کیسه بزرگ را بر دوش میکشد تا خودش را از این سطل زباله به سطل بعدی برساند. جلوی هر کدام، کیسه را زمین میگذارد و تا کمر درون سطل خم میشود، با دست زبالهها را زیر و رو میکند تا چیزی مناسب پیدا کند. “چیز مناسب” در کار او یعنی هر چیزی از جنس پلاستیک و فلز.
شرکتهایی در ایران وجود دارند که بر اساس قراردادهایی که با شهرداری تهران بستهاند، کار تفکیک و بازیافت بخشی از زبالههای تولید شده در پایتخت را بر عهده گرفتهاند.
رضا اهل هرات افغانستان است. آنگونه که خودش میگوید همراه ۲۰ نفر دیگر از همشهریهایش برای کار از هرات به تهران آمده است. او چندین ماه است که در مرکز تهران برای یک شرکت بازیافت زباله کار میکند.
رضا شیوه کارشان را به این شکل توضیح میدهد: “شرکت به ما جای خواب داده است. در عوض ما باید روزانه بین ۵۰ تا ۱۰۰ کیلوگرم زباله مثل ظرفهای یک بار مصرف پلاستیکی و قوطیهای فلزی را جمع کنیم. در پایان هر روز هم زبالههای ما را وزن میکنند و در دفتری ثبت میشود. آخر ماه با توجه به مقدار زبالهای که جمعآوری کردهایم به ما ۲۰۰ هزار تومان حقوق میدهند.”
به غیر از رضا چندین نوجوان دیگر هم از افغانستان برای شرکت جمعآوری و بازیافت زباله کار میکنند. شبانهروز کارشان زیر و رو کردن زبالههای تولید شده از سوی ساکنان پایتخت ایران است تا از میان آنها چیزهای به درد بخوری برای تفکیک و بازیافت پیدا کنند.
مجله مراحم: گل آقا، عبدالرئوف، محسن و … تعدادی از این نوجوانان هستند. این کارگران کم سن و سال افغان بخش زیادی از درآمدشان را هر چند ماه یکبار برای خانوادههایشان در هرات ارسال میکنند.
علاوه بر این کارگران افغان، بخش دیگری از کسانی که به کار جمعآوری و فروش زباله به شرکتهای تفکیک و بازیافت مشغول هستند، افراد بیخانمان، فقیر و همچنین معتادان خیابان خواب هستند. آنها شبانهروز با چرخیدن در کوچه پس کوچههای شهر زبالههای قابل بازیافت را جمعآوری میکنند و می فروشند تا از این راه درآمدی برای گذران زندگی خود کسب کنند.
بر اساس اعلام منابع رسمی وابسته به شهرداری تهران، ارزش روزانه زبالههای تولید شده در تهران که برای این کارگران و بسیاری از مدیران شرکتهای بازیافت زباله کسب و کار فراهم کرده، برابر با ۱۸۰۰ میلیون ریال است. گفتنی است که زباله تولید شده در شمال شهر تهران، طبق مطالعات انجام شده، حداقل دو برابر میانگین آن در سطح کشور و چهار برابر استاندارد جهانی است.
سرانه تولید روزانه زباله در جهان ۲۵۰ تا ۳۰۰ گرم است. این میزان در ایران ۶۰۰ گرم و در شمال شهر تهران ۱۲۰۰ گرم است. طبیعتا به همین دلیل است که تعداد دفعات جمعآوری زباله در تهران دو تا سه بار در روز است.
شهرداری تهران همچنین اعلام کرده که هر فردی در تهران به طور متوسط سالانه شش برابر وزن خود زباله تولید میکند. بر این اساس متوسط سرانه زباله تولید شده در شهر تهران ۳۲۰ کیلوگرم است.
بر اساس آخرین آمار منتشر شده از سوی سازمان شهرداریهای کشور و شهرداری تهران، روزانه بیش از هفت هزار و ۵۰۰ تن و سالانه بیش از دو و نیم میلیون تن زباله خانگی و شهری در تهران تولید میشود که از این میزان تنها ۳۰ درصد زباله خشک و قابل بازیافت است.
همچنین آمار و ارقام حدودی از میزان کل زباله تولید شده در کشور روزانه در حدود ۵۰ هزار تن است. از سوی دیگر به دلیل اینکه در کل کشور تنها ۲۰۰ واحد بزرگ بازیافت زباله وجود دارد، از این میزان هم تنها حدود چهار درصد به مرحله بازیافت میرسد و ۹۶ درصد دیگر که برابر با ۴۸ هزار تن است، همچنان به روشهای سنتی در زیر خاک دفن شده یا در طبیعت رها میشود.
نکته جالب آنکه بخش عمده و اصلی که همان چهار درصد زباله بازیافت شده است را نیز کارگرانی مانند رضا و دیگر زباله جمعکنها گردآوری میکنند. قابل توجه است که بر اساس گزارش برخی رسانهها در صورت مدیریت صحیح پسماندها و زبالههای تولید شده در کشور، از راه تفکیک و بازیافت می توان حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان درآمد کسب کرد.
زباله را طلای کثیف میخوانند. این نامگذاری از آن جهت صورت گرفته که مواد به ظاهر زائد و دور ریختنی میتوانند برای عده ای منبع درآمد باشد. اما کسانیکه آنها را جمع آوری می کنند بعضی رسانهها اسمشان را گذاشتهاند “زبالهدزد” و هر خبر و گزارش مرتبط با آنها، از ماجراهایی درباره درآمدها و ثروت میلیونی و میلیاردیشان پرده برمیدارد. با خودشان که حرفی میزنی اما انگار حکایتشان چیز دیگری است. کارگرانی فقیر از هر سنی که برای شرکتهای خصوصی بازیافت زباله در تهران کار میکنند.
رضا، کارگر ۱۳ساله افغان، با جثهای کوچک، دستها و لباسهایی چرکآلود، کیسه بزرگ را بر دوش میکشد تا خودش را از این سطل زباله به سطل بعدی برساند. جلوی هر کدام، کیسه را زمین میگذارد و تا کمر درون سطل خم میشود، با دست زبالهها را زیر و رو میکند تا چیزی مناسب پیدا کند. “چیز مناسب” در کار او یعنی هر چیزی از جنس پلاستیک و فلز.
شرکتهایی در ایران وجود دارند که بر اساس قراردادهایی که با شهرداری تهران بستهاند، کار تفکیک و بازیافت بخشی از زبالههای تولید شده در پایتخت را بر عهده گرفتهاند.
رضا اهل هرات افغانستان است. آنگونه که خودش میگوید همراه ۲۰ نفر دیگر از همشهریهایش برای کار از هرات به تهران آمده است. او چندین ماه است که در مرکز تهران برای یک شرکت بازیافت زباله کار میکند.
رضا شیوه کارشان را به این شکل توضیح میدهد: “شرکت به ما جای خواب داده است. در عوض ما باید روزانه بین ۵۰ تا ۱۰۰ کیلوگرم زباله مثل ظرفهای یک بار مصرف پلاستیکی و قوطیهای فلزی را جمع کنیم. در پایان هر روز هم زبالههای ما را وزن میکنند و در دفتری ثبت میشود. آخر ماه با توجه به مقدار زبالهای که جمعآوری کردهایم به ما ۲۰۰ هزار تومان حقوق میدهند.”
به غیر از رضا چندین نوجوان دیگر هم از افغانستان برای شرکت جمعآوری و بازیافت زباله کار میکنند. شبانهروز کارشان زیر و رو کردن زبالههای تولید شده از سوی ساکنان پایتخت ایران است تا از میان آنها چیزهای به درد بخوری برای تفکیک و بازیافت پیدا کنند.
گل آقا، عبدالرئوف، محسن و … تعدادی از این نوجوانان هستند. این کارگران کم سن و سال افغان بخش زیادی از درآمدشان را هر چند ماه یکبار برای خانوادههایشان در هرات ارسال میکنند.
علاوه بر این کارگران افغان، بخش دیگری از کسانی که به کار جمعآوری و فروش زباله به شرکتهای تفکیک و بازیافت مشغول هستند، افراد بیخانمان، فقیر و همچنین معتادان خیابان خواب هستند. آنها شبانهروز با چرخیدن در کوچه پس کوچههای شهر زبالههای قابل بازیافت را جمعآوری میکنند و می فروشند تا از این راه درآمدی برای گذران زندگی خود کسب کنند.
بر اساس اعلام منابع رسمی وابسته به شهرداری تهران، ارزش روزانه زبالههای تولید شده در تهران که برای این کارگران و بسیاری از مدیران شرکتهای بازیافت زباله کسب و کار فراهم کرده، برابر با ۱۸۰۰ میلیون ریال است. گفتنی است که زباله تولید شده در شمال شهر تهران، طبق مطالعات انجام شده، حداقل دو برابر میانگین آن در سطح کشور و چهار برابر استاندارد جهانی است.
سرانه تولید روزانه زباله در جهان ۲۵۰ تا ۳۰۰ گرم است. این میزان در ایران ۶۰۰ گرم و در شمال شهر تهران ۱۲۰۰ گرم است. طبیعتا به همین دلیل است که تعداد دفعات جمعآوری زباله در تهران دو تا سه بار در روز است.
شهرداری تهران همچنین اعلام کرده که هر فردی در تهران به طور متوسط سالانه شش برابر وزن خود زباله تولید میکند. بر این اساس متوسط سرانه زباله تولید شده در شهر تهران ۳۲۰ کیلوگرم است.
بر اساس آخرین آمار منتشر شده از سوی سازمان شهرداریهای کشور و شهرداری تهران، روزانه بیش از هفت هزار و ۵۰۰ تن و سالانه بیش از دو و نیم میلیون تن زباله خانگی و شهری در تهران تولید میشود که از این میزان تنها ۳۰ درصد زباله خشک و قابل بازیافت است.
همچنین آمار و ارقام حدودی از میزان کل زباله تولید شده در کشور روزانه در حدود ۵۰ هزار تن است. از سوی دیگر به دلیل اینکه در کل کشور تنها ۲۰۰ واحد بزرگ بازیافت زباله وجود دارد، از این میزان هم تنها حدود چهار درصد به مرحله بازیافت میرسد و ۹۶ درصد دیگر که برابر با ۴۸ هزار تن است، همچنان به روشهای سنتی در زیر خاک دفن شده یا در طبیعت رها میشود.
نکته جالب آنکه بخش عمده و اصلی که همان چهار درصد زباله بازیافت شده است را نیز کارگرانی مانند رضا و دیگر زباله جمعکنها گردآوری میکنند. قابل توجه است که بر اساس گزارش برخی رسانهها در صورت مدیریت صحیح پسماندها و زبالههای تولید شده در کشور، از راه تفکیک و بازیافت می توان حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان درآمد کسب کرد.
مجله مراحم: هنرمندی به نام RubyRobin جواهراتی با نام تجاری Khrystyna تولید کرده است. این جواهرات دارای گوی هایی شیشه ای است که درون آنها با گلبرگ های زیبا و قاصدک ها پر شده است.
مجله مراحم: آیا شما می توانید ۲۰ دقیقه را کنار یک تمساح وحشی تحمل کنید!؟ در شهر Crocosaurus در استرالیا یک تفریح عجیب وجود دارد که شما در یک قفس شیشه ای به مدت ۲۰ دقیقه در کنار یک تمساح قرار میگیرید و شام خوردن او را تماشا می کنید.
مجله مراحم: گویا توهین ها به خانم بازیگر ایرانی تمامی ندارد و حالا نوبت به برادر مرحوم پاشایی رسیده است!
متاسفانه برادر مرحوم پاشایی در نوشته جدیدش علناً به خانم هانیه توسلی، بازیگر معروف کشورمان بی احترامی و توهین کرد. بدون توجه به اینکه هر هنرمندی در جامعه طرفداران خاص خود را دارد. حال اینکه هانیه توسلی همواره یکی از بازیگران و هنرمندان محبوب در شبکه های اجتماعی است.
توهین به بازیگری که به واسطه ایفای نقش های درخشان توانسته طرفداران بسیاری را به خود جلب کند، آن هم فقط به خاطر گفتن یک اظهار نظر، نمونه بارز بی اخلاقی در جامعه است. بازیگری که بسیاری از کارهای سینمایی و تلویزیونی اش گواه بر این ادعاست که هیچکس “هانیه توسلی” نمی شود.
نکته مهم اینکه هانیه توسلی کپی ندارد و نوع بازی و ایفای نقشش فقط مختص خودش است. پس هنرمندان را از خود بیزار نکنیم!
گفتنی است هانیه توسلی در سال ۱۳۹۱ برای بازی در فیلم دهلیز (بهروز شعیبی) برنده سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن از سی و یکمین جشنواره فیلم فجر شد.
مجله مراحم: امیدواریم بزودی شاهد رخت بر بستن بی احترامی ها به هنرمندان کشور (چه مرحوم پاشایی ها و چه توسلی ها) از جامعه باشیم؛ چراکه اینگونه اظهارات نه شایسته هنرمند است و نه شایسته جامعه هنری!
مجله مراحم: با حضور عوامل اجرایی استانداری تهران ویلاها و ساختمانهای غیرمجاز در بومهن تخریب شد.
صبر کنید تصاویر بارگذاری شوند
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
دانلود آهنگ جدید مجید رستمی بنام دست خودم نیست با بالاترین کیفیت
ترانه : مهدی پیرزمان ، ملودی : مجید رستمی
بوزوکی : بهنام حکیم ، تنظیم و میکس مسترینگ : امیر حیدری
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید …
چشاتو وا کن تا ببینی چی به روز من آمده
از روزی که رفتی تو حال من بده
باور کن که با خیالت جون می گیرم
طاقتم کمه بدون تو می میرم
نمی خوام که با عکست بشینم
تو رو از توی قاب عکست ببینم
من دست خودم نیست نمی تونم
می دونم که بهم داری می خندی
میگی بیخودی داری دل می بندی
ولی دست خودم نیست نمی تونم
نمی خوام با چشمام بجنگم
که چرا تو واسم شدی قشنگم
ولی دست خودم نیست نمی تونم
می دونم که دارم غم میریزم
با عشقی که تو شدی عزیزم
ولی دست خودم نیست نمی تونم
♫♫♫♫♫♫
♫♫♫♫♫♫
چشاتو وا کن تا ببینی چی توی دنیام کمه
اونجایی که با تو باشم دور از همه
اونجایی که هر روزت تو رو ببینم
شیرینه برام کنار تو بشینم
نمی خوام که با عکست بشینم
تو رو از توی قاب عکست ببینم
من دست خودم نیست نمی تونم
می دونم که بهم داری می خندی
میگی بیخودی داری دل می بندی
ولی دست خودم نیست نمی تونم
نمی خوام با چشمام بجنگم
که چرا تو واسم شدی قشنگم
ولی دست خودم نیست نمی تونم
می دونم که دارم غم میریزم
با عشقی که تو شدی عزیزم
ولی دست خودم نیست نمی تونم
دانلود آلبوم جدید ماهان بهرام خان با نام یک و یازده دقیقه با بالاترین کیفیت
آهنگ : ماهان بهرام خان ، محمد کاظمی ، شهاب رمضان
ترانه : یاحا کاشانی ، مهدیه عرب ، محمد کاظمی ، عاطفه ابراهیم طبار
تنظیم : ماهان بهرام خان ، امیرحسین اویسی ، امیرحسین حسینی
برای دانلود آلبوم به ادامه مطلب مراجعه کنید …
(برای دیدن کاورها در سایز اصلی روش کلیک کنید)
جهت حمایت از صاحب اثر ، آلبوم را به صورت اورجینال از فروشگاههای عرضه محصولات فرهنگی در سراسر کشور خریداری کنید.
برای حمایت از صاحب اثر فقط ۳ آهنگ جهت معرفی برای دانلود قرار گرفت.
MP3 – ۱۲۸
Mahan BahramKhan – Sepordam To Ro
Mahan BahramKhan – Yek O Yazdah
لیست آهنگ های آلبوم :
مجله مراحم: روستای روندا در کشور اسپانیا که قدمتی چند صد ساله دارد، در لبه یک پرتگاه مرتفع قرار داشته و از همین جهت شهرتی جهانی را کسب کرده است.
تاکنون بیش از 120 نفر در «بنیاد تمدید حیات آلکور» به شکل نیمه مرده منجمد شدهاند با این امید که روزی با پیشرفت علم دوباره به حیات بازگردند.
مجله مراحم: بنیاد تمدید حیات آلکور یک مؤسسه غیردولتی است که در سال 1972 میلادی در «سکاتدزیل» ایالت «آریزونا»ی آمریکا تأسیس شد. این بنیاد، شناخته شده ترین نهاد جهان در زمینه تحقیقات و مطالعات سرمازیستی محسوب میشود. هدف سرمازیستی این است که با کمک انجماد بدن از مرگ کامل همه سلول ها و ساختار سلولی جلوگیری کند و آسیب به بافتها را به حداقل برساند تا شاید در آینده نزدیک، به هوش آمدن دوباره پس از یک دوره انجماد امکانپذیر شود.
در سرمازیستی که دانشی نوبنیاد است، دمای بدن انسان را تاحدی پایین می آورند که تا حد ممکن به بافت های بدن صدمه نرسد به این امید که بتوان در چند صد سال آینده فرد منجمد را دوباره زنده کرد. در این وضعیت فرد در حالت نیمه مرده قرار میگیرد و اغلب افرادی تن به این سرنوشت می دهند که به دلیل ابتلا به بیماریهای لاعلاج و یا کهولت سن به آخر خط رسیدهاند. افرادی که امروز برای منجمد شدن داوطلب میشوند به این واقعیت آگاه هستند که در حال حاضر روشی برای بازگشت آنها به حیات وجود ندارد بلکه فقط امیدوارند که شاید روزی علم به اندازهای پیشرفت کند که بتواند آنها را دوباره به زندگی بازگرداند. در حال حاضر بیش از 120 نفر در بانک انجماد بنیاد آلکور منجمد شدهاند و 1005 نفر دیگر نیز در فهرست انجماد و مرگ موقت هستند.