عکس های دیدنی از حس بامزه کودکان در بازی قایم باشک -بخش اول
این باد کمسابقه بسیاری از دیشهای ماهواره را نیز با خود برد و در تنظیمات برخی دیگر اخلال ایجاد کرد و بادهای شدیدی که روز جمعه گذشته مجدداً تهران را در نوردید، تاثیر مضائف داشت و به قول مشهور در میان عوام، عید نصابان ماهواره را رقم زد تا در همین موقعیت بتوان به بررسی ابعاد گسترش این پدیده پرداخت و بهترین موقعیت برای بازشناسی این موضوع به عنوان یک پروژه مطالعاتی باشد.
علی جنتی چندی پیش با تکیه بر نتایج یک پژوهش گفته بود، ضریب استفاده از ماهواره 71درصد مردم تهران را شامل می شود و تاکید کرده بود باید ببینیم که با آسیب های این شبکه ها چگونه مقابله کنیم. او به تازگی نیز گفته است: «در حال حاضر آمریکاییها مشغول نصب 14 ماهواره در ارتفاع پایینتر از 1000 کیلومتر هستند. بعد از آن شما راحت میتوانید با موبایلهایتان شبکههای ماهوارهیی را در کوچه و خیابان ببینید. ما به جای اینکه فکر کنیم چگونه بهترین استفاده را از این امکانات ببریم فکر میکنیم چطور رویش پارازیت بیندازیم»
هرچند به نظر میرسد میزان استفاده از ماهواره در تهران حتی بیش از 71 درصد باشد و طبیعتاً در بسیاری از نقاط کشور به خصوص خارج از کلانشهرها، این آمار پایین تر از این چنین اعدادی است، با این حال حتی اگر به همین آمار استناد کرد و متصور شد که از دو میلیون و 830 هزار نفر خانوار ثبت شده در پایتخت، هفتاد و یک درصدشان صاحب تنها یک دیش ماهواره باشند، بیش از دو میلیون دیش بر روی پشت بامهای پایتخت نصب است که البته این آمار بسیار خوشبینانه است.
در این میان اگر در جریان حادثه اخیر تنها 10 درصد دیشهای ماهواره خانوارهای ساکن پایتخت آسیب دیده باشد و نیاز به نصب مجدد یا تنظیم جهت باشند، گردش مالی 10 میلیاردی برای نصابان ماهواره تخمین زده میشود. این تخمین با توجه به افزایش هزینه نصب ماهوازه است، چرا که با این حجم مشتری، در روزهای اخیر نصابان ماهواره اقدام به وقت دادن کرده و بسیاریشان تا دو برابر هزینههای معمول برای نصب ماهواره دریافت میکنند.
بسیاری از نصابان ماهواره در مراجعه برای تنظیم یک جهت ماهواره را نیز موکول به دریافت حداقل 50 هزار تومان میکنند که طبیعتاً همین رقم محدود بدون در نظر گرفتن جهتهای متعدد، هزینه عجیب دیشهای دیجیتال که تا پانصدهزار تومان نیز رسیده و دیگر اقلام معمول برای چنین اموری، گردش مالی ده میلیاردی را به عنوان کف تخمین رقم میزند و این تجارت استوار بر پشتبامها نیز آنچنان گسترده است و آنچنان متقاضی دارد که توقفش ناممکن باشد و تنها برخورد با آن، این رقمها را متناسب با افزایش ریسک این حوزه اقتصادی زیرپوستی افزایش دهد!
” روآن آتکینسون ” که با نام ” مستر بین ” شناخته شده است، بعد از 23 سال زندگی مشترک 4 ماه پیش رسما از همسرش جدا شد. این بازیگر معروف اخیرا به همراه بازیگر 31 ساله مشهور بریتانیایی ” لوئیس فورد ” دیده میشود و خبرها نشان میدهد که این دو رابطه عاشقانه ای برقرار کرده اند.
این بازیگر 59 ساله در حالیکه کنار معشوق جدیدش در سواحل غربی انگلیس مشغول تفریح بود شکار عکاسان شد. همسر سابق او دختر یک مهندس معروف هندی است و حاصل ازدواج آنها دو فرزند است. جریان آشنایی ” مستربین ” و معشوقه جوانش به سال گذشته بر میگردد. آن زمان کمدین معروف اعلام کرده بود که زندگی مشترکش به سردی میگذرد و تاریخ اعتبار آن رو به پایان است.
مجله مراحم: «اشهدم را خواندم وسرم را روی بالش گذاشتم» این را «عباس خواجه» مرد 94 ساله می گوید. این گزارش در مورد پیرمردی است که آنقدر حالش وخیم بوده که حتی خودش هم می دانست سحر روز بعد را نخواهد دید. حدسش درست بود. او آن شب مرد اما به طور عجیب و باورنکردنی دوباره زنده شد. عجیب تر اینکه پیرمرد بعد از بازگشت به زندگی، حالش خوب خوب شده و دیگر نشانی از بیماری و درد در او دیده نمی شود.
بی وقت می آید و ناگهانی. بی برو برگرد. همین غافلگیری، یکی از ویژگی های مرگ است. ماجرای مرگ، رفتنی است که بازگشتی ندارد اما روزگار است دیگر. آدمیزاد روی این کره خاکی دستخوش حوادث و اتفاقات عجیب و دور از ذهنی می شود که اگر در این مورد بگوییم «غیرممکن ها، ممکن می شود» اغراق نکرده ایم. عباس خواجه هم جزو افراد انگشت شماری است که چند روز گذشته ممکن شدن کار غیرممکنی را تجربه کرد. بگذارید پای صحبت های خودش بنشینیم تا برایمان از شبی بگوید که مرد!
معلوم بود می میرم
«حرف یک یا دو روز نبود که، روی تخت افتاده بودم. ماه ها بود که سراغ این پزشک و آن متخصص می رفتم. می رفتم که نه. نای حرکت کردن نداشتم. مرا می بردند. پسرم این زحمت را می کشید. خودم می دانستم اوضاع وخیمی دارم. درد مثل خوره افتاده بود به جانم. با این سن و سالم، توقع بهبودی هم نداشتم .از برخورد پزشکان هم می شد فهمید که کجا و در کدام مرحله از زندگی ام.»
روزها سپری می شد و حال آقای خواجه روز به روز بدتر و بدتر. «چند روز پیش، بعدازظهر حالم خیلی بد شد. پسرم مرا به بیمارستان برد و طبق روال همیشه، اولش با معاینه شروع شد، آخرش هم با یک سرم ختم شد.»
وقتی آقای خواجه با پسرش به خانه رسیدند، هوا تاریک شده بود، پیرمرد می گوید: «در و دیوار کوچه و خیابان را خوب نگاه می کردم. البته چند روزی بود که همه چیز را طور دیگری می دیدم. طوری که انگار آخرین بار است. این احساس تنها در وجود من نبود. اطرافیانم هم طور دیگری به من نگاه می کردند. آن شب حادثه دیگر چه بسا بدتر. حق داشتند. آن شب اشهدم را خواندم و سر به بالش گذاشتم.»
در اورژانس بیمارستان
ساعت نزدیک 4 صبح بود. اهل خانه هنوز نخوابیده بودند. می دانستند امشب پیرمرد حال خوشی ندارد و باید بیدار بمانند تا اگر حالش بد شد، او را به بیمارستان برسانند.
پیرمرد نفس هایش به شماره افتاده بود، اهل خانه با اورژانس 115 تماس گرفتند. دختر آقای خواجه می گوید: «وقتی پدرم را در حال احتضار دیدم فریاد زدم که دیگر بس است پیرمرد بیچاره را رها کنید. با آمپول و سرنگ تکه پاره اش نکنید. آخر امیدی نداشتیم. با خودم فکر می کردم پدر بیچاره ام حداقل در این لحظات آخر، زیر آمپول و سرنگ نرود.»
نفس های پیرمرد به شماره افتاده بود اما هنوز قطع نشده بود. به همین خاطر ماموران اورژانس، بیمار را به بیمارستان ولیعصر (عج) خرمشهر منتقل کردند. چند دقیقه ای می شد که بیمار روی تخت بخش اورژانس بیمارستان با مرگ دست و پنجه نرم می کرد که ناگهان آمد «مرگ».
بازگشتی که غیرممکن بود
پیرمرد مرد. اما تیم پزشکان بیمارستان ناامید نشدند و برای احیای بیمار تلاش کردند. با دستگاه و دستانشان به میت شوک وارد می کردند. این کاری است که در هنگام ایست قلبی هر بیماری انجام می شود.
دختر پیرمرد در مورد آن لحظات می گوید: «ما خارج از اتاق منتظر نشستیم و تنها از پشت در بسته شاهد تلاش و تکاپوی پزشکان بودیم. پزشکان زیادی از دو طرف سالن اورژانس، دوان دوان خودشان را به اتاق پدرم می رساندند. 2 ساعت گذشت تا اینکه پزشکی از اتاق خارج شد و گفت تبریک می گویم پدرتان برگشت.»
خانواده آقای خواجه باورشان نمی شد. از بابت این اتفاق آنقدر خوشحال بودند که یکباره همگی به طرف اتاق حرکت کردند اما اجازه ملاقات با پدر را نداشتند. بعد از دقایقی، پزشکان آمدند و ماجرا را برای خانواده آقای خواجه شرح دادند. واقعیت این بود که آقای خواجه کلیه اش از کار افتاده بود. بعد مشکل کلیه ها باعث شده بود که ریه اش هم عفونت کند. عفونت ریه قلب را از کار انداخته بود و …
تیم پزشکی بیمارستان ولیعصر (عج) خرمشهر در این باره می گوید: «ما متوجه شدیم که ایست قلبی به خاطر عفونت ریه بوده. در این مدت هم سعی کردیم آب را از ریه میت خارج کنیم که بعد از این کار، با اولین شوک، قلبش به طپش افتاد و بیمار به زندگی بازگشت.»
زندگی دوباره
این روزها آقای خواجه سالم و قبراق دارد به زندگی اش ادامه می دهد. پیرمرد با این ری استارت و تولد دوباره حالش بهبود یافته. آقای خواجه می گوید: «اگر خدا نخواهد مرگ هم دست و بالش بسته می شود، آن شب را خوب به خاطر دارم. البته تا وقتی که ماموران اورژانس 115 بالای سرم بودند، هوش و حواس داشتم اما در این دو ساعتی که می گویند مرده بودم، هیچ چیزی در خاطرم ثبت نشده است. برای من که همه چیز مثل برق و باد گذشت. وقتی چشمانم را دوباره باز کردم احساس کردم تازه متولد شده ام. نمی دانستم که چه اتفاقی افتاده. اولش فکر کردم که به خاطر مسکن است که دیگه درد ندارم اما وقتی ماجرا را تعریف کردند، از ته دل خوشحال شدم، نه برای اینکه کمی بیشتر زندگی می کنم بلکه برای اینکه خداوند به من فرصت دیگری برای زنده ماندن و زندگی کردن داده است.»
آقای خواجه در ادامه با خوشحالی می گوید: «بعد از آن اتفاق، سرحال تر شده ام. دیگر خبری از درد و رنج های قبل از مرگم نیست. شب ها آسوده و راحت می خوابم. راستش را بخواهید اینطوری مردن خیلی هم بد نیست (خنده).
بازار خواننده های زیر زمینی این روزها داغ است! آنقدر که نشریات و مجلات دیگر به جای گفتگو با خواننده های رسمی به دنبال آنهایی اند که زیرزمینی اند. حالا یکی از این خواننده ها برای گفتگو با یکی از مجلات مبلغ ۲۰ میلیون تومان خواسته است.
این خواننده جوان که چندی است نامش بر سر زبان افتاده است، دلیل دریافت چنین مبلغی را بیتوجهی نشریات در زمانی که این سبک موسیقی در شرایط سختی به سر میبرد، دانسته است. امیر حسین مقصودلو معروف به تتلو خواننده ای است که چندی پیش هم بازداشت شده بود و بعد از مدتی آزاد شد. او حالا در صفحه شخصی خود در همین باره نوشته است: «اگه راه داشت، میگفتم ٢٠٠ میلیون باید بدین !!!! دیدم مجله تازه داره پا میگیره گفتم ٢٠ میلیون !!
یادتون باشه ما ١٢ سالِ که همه کارها و آهنگامون رو مجانیِ اما فقط واسه هوادارامون و مردمی که سالها مارو حمایت کردن، منتشر میکردیم !! رسانهها این همه سال کجا بودن ؟! ١٢ سال چرا به ما کمک نکردن ؟!؟؟ چرا اون موقع که مشکل داشتیم، هیشکی حمایت نکرد الآن که فوتبالیستامون دارن حمایت میکنن و خودِ مسئولین دارن به ما لطف میکنن و مردم مارو حمایت میکنن این مجلات هم راه افتادن !!!!
برادرِ من شما دارین مجلهی خودتون رو معروف میکنید که کردین !!!! من از هیچکسی کمک نخواستم و نمیخوام و همیشه فقط توکلم خدا بوده!!!! …»
سیاست جدید وزارت ارشاد، مجاز کردن فعالیت اکثر اهالی موسیقی است تا پدیدهای به نام موسیقی زیر زمینی در کشور وجود نداشته باشد. روز گذشته نیز خبری مبنی بر مجاز شدن یکی از خوانندگان رپ منتشر شد که ساعاتی بعد دفتر موسیقی اعلام کرد که هنوز مجوزی در این خصوص صادر نشده است.
ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﺳﯿﺐ ﺯﻣﯿﻨﯽ ﺭﻭ ﺩﺭﺳﺘﻪ ﻗﻮﺭﺕ ﻣﯿﺪن
ﺍﻣﺎ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺗﻮ ﻣﻠﻊ ﻋﺎﻡ ﯾﻪ ﺩﻭﻧﻪ ﭼﯿﭙﺲ ﻧﺎﺯک رو ﺑﺎ 8 تا ﮔﺎﺯ 2 تا ﺗﺮﻣﺰ ﻭ 3 ﺗﺎ ﻧﯿﻢ ﮐﻼﺝ ﻣﯿﺨﻮﺭﻥ :))
- – - – - —– — – — – — —— – - – - -
مورد داشتیم دخترِ از بی خواستگاری رفته جلوی کوه داد زده : با من ازدواج میکنی ؟
از کوه انعکاس صدا اومده : با من ازدواج میکنی ؟
دختره هم جواب مثبت داده ، الانم خوش و خرم با ۲ تا بچه دارن زندگی میکنن !
- – - – - —– — – — – — —— – - – - -
ﺑﻌﻀﯽ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺯﯾﺮ ﭼﺸﻤﺸﻮﻥ ﺧﻂ ﻣﯿﮑﺸﻦ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻗﺮﺍﺭﻩ ﺗﻮ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺑﯿﺎﺩ !
- – - – - —– — – — – — —— – - – - -
اگر یه روز بهت گفتن :
بین زن گرفتن و سرطان گرفتن یکی رو انتخاب کن . . .
اصلا از اسمش نترس با شیمی درمانی درست میشه !
- – - – - —– — – — – — —— – - – - -
دختر است دیگر
گاهی دلش دنده چهار میخواهد !
- – - – - —– — – — – — —— – - – - -
مورد داشتیم دختره مرگ مغزی شده
.
.
.
خانوادش کلیپسشو اهدا کردن
- – - – - —– — – — – — —— – - – - -
ﺩﻗﺖ ﮐﺮﺩﯾﻦ ﻋﺼﺮﺍ ﻭ ﺷﺒﺎ
دخترﺍ یکم ﺧﻮﺷﮕﻞ به نظر میرسن ؟
.
.
.
ﻧﻮﺭ ﮐﻤﻪ ، ﺩﯾﺪ خوب نیست نمیشه
ﺑﻪ ﻋﻤﻖ ﻓﺎﺟﻌﻪ ﭘﯽ ﺑرد
- – - – - —– — – — – — —— – - – - -
مورد داشتیم دختره پشت کوله پشتیِ دانشگاش نوشته بوده : عاقبت شوهر نکردن !
- – - – - —– — – — – — —— – - – - -
به خدا خود این شرکتای تولید لوازم آرایشی هم راضی نیستن دخترا اینقده آرایش کنن
اصلا سطح انتظاراتشون اینقد بالا نیست
- – - – - —– — – — – — —— – - – - -
دختره اومده سرِ کلاس نشسته ؛
یه مشت خودکارِ اکلیلی درآورده با یه دفترِ عصرِ یخبندان داره جزوه مقاومت مصالح ۳ مینویسه ! :|
- – - – - —– — – — – — —— – - – - -
کلیپسوف چیست ؟
کلیپسوف به زمانى گفته میشود که کلیپسى در مدار زمین بین خورشید و ماه قرار گیرد و سایه کلیپس روی ماه افتاده و قسمتى از ماه براى مدتى تاریک شود !
به گزارش خبرنگار اقتصادی باشگاه خبرنگاران ،کمتر کسی از طولانیترين خط هوايی جهان در اواخر دهه هفتاد ميلادی يعني بين سالهای 1354 تا 1359 شمسی اطلاع دارد.
به گزارش گروه چندرسانهای باشگاه خبرنگاران، تمرینات تیم ملی فوتبال آلمان در کمپ اختصاصی این تیم در "باهیا" برزیل انجام میشود.
علی علیه السلام مشکل عمده و اساسی جامعه اسلامی را که به آن دچار شده بود، ظلم وتعدی اشراف زادگان اموی و غیره، برضعیفان و بیچارگان می دانست و بر همین مبنا دفاع ازمظلوم و مبارزه با ظالم برای ایشان، یک اصل اساسی و مسلح به شمار می رفت وکوچک ترین سهل انگاری و تردید را در این راستا جائز نمی دانست و می فرمود:
«وایم الله لانصفن المظلوم من ظالمه ولاقودن الظالم بخزا مته حتی اورده منهل الحق و ان کان کارها.» (9)
به خدا سوگند! داد مظلوم را از ظالم می گیرم و افسار ظالم را می کشم تا وی را به آبشخور حق وارد سازم، هرچند کراهت داشته باشد.
علی علیه السلام ظلم ستیزی و مبارزه با مستکبران رایکی از وظایف حکومت اسلامی، علما،دانشمندان و روشنفکران جامعه قلمدادمی کند و به آنان یاد آور می شود که جلو تعدی و ستم را بگیرند و مددکار مظلومان باشند و ازحقوق آنان دفاع نمایند. این مطلب از گفتارآن حضرت در «نهج البلاغه » استفاده می شودو از جمله در خطبه «شقشقیه » می فرماید:
«و ما اخذالله علی العلماء ان لا یقارواعلی کظة ظالم و لا سغب مظلوم.» (10)
در این فراز از کلماتش با صراحت می فرماید: من طالب خلافت و حکومت برشما نبودم، آنچه که مرا وادار به پذیرش(خلافت و حکومت) کرد، پیمانی است که خداوند از علمای هر امتی گرفته که در برابرشکمپارگی ستمگران و گرسنگی ستمدیدگان سکوت نکنند و به یاری گروه دوم قیام کنند و با گروه اول به مبارزه بپردازند.
علی علیه السلام انسانی حق پرست وعدالت پروربود و روحیه حقیقت جویی و دفاع از مظلوم آنچنان در ضمیر و وجدانش ریشه دوانده بودکه در آن لحظات آخر عمر مبارکش باز به یادحقوق مستضعفان و محرومان بود. در حالی که در بستر شهادت آرمیده، به فرزندانش وصیت می کند:
«کونا للظالم خصما و للمظلوم عونا.» (11)
همواره دشمن ظالمان و یاور مظلومان باشید.
لینکلن ام کی زد هیبریدی2015
بدون شرح
آتشبازی در جشن بین المللی D-Day(روز پیاده شدن نیروهای متفقین در فرانسه) در نورماندی شمال غرب فرانسه
مانور بسیار زیبای هواپیماهای انگلیسی
آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان در ساحل اسوورد در D-day
بدون شرح
بازی کودک فلسطینی در جنوب غزه
خرسی که تا قبل از روشن شدن لامپها در خانه ای در فلوریدا به مدت 15 دقیقه بر روی تختی روان خوابید!
به گزارش گروه چندرسانهای باشگاه خبرنگاران؛ "بروس کمپبل" یک بوئینگ 727 خریده و در زمینی در شهر هیلسبورو ایالت اورگون مستقر کرده است و آن را به یک خانه راحت برای زندگی مبدل ساخت.
بروس می گوید: اواخر سال 97 یا اوایل 98 بود که تصمیم گرفتم یک هواپیما بخرم. مبلغ 100 هزار دلار برای خرید آن پول دادم. بدیهی است که قیمت خیلی گران بود. در عین حال مبلغ 120 هزار دلار نیز بابت تبدیل آن به خانه خرج کردم. هواپیما در سال 1999 و در شب هالووین به اینجا رسید. فردای آن روز خبر هواپیمای من از همه شبکههای تلویزیونی پخش شد که مرا متحیر کرد.
خانواده و دوستان بروس که از جریان خرید هواپیما اطلاع نداشتند خبر آن را از تلویزیون شنیدند.
ه گزارش گروه خواندنی های باشگاه خبرنگاران، طوفان کلمه ای است که چندین روز است زیاد آن را شنیده ایم و نمونه هایی از آن را نیز تجربه کرده ایم اما نکته ای که شاید ذهن افراد بسیاری را به خود مشغول کرده است، این باشد که تا به حال طوفان های وحشتناک در کدام شهر و کشورها رخ داده است و اگر طوفانی بدتر از آنجه ما مشاهده کردیم وجود دارد چه خرابی هایی را به بار می آورد. امروز برای شما بزرگترین طوفان هایی که در طول تاریخ رخ داده است را آماده کرده ایم.
طوفان روز کارگر
در سال 1935 بادی سهمگین به سمت مرکز فلوریدا وزید و هر چه در میان راه بود از بین برد. این طوفان به عنوان وحشتناک ترین طوفان قرن 20 آمریکا انتخاب شد. سرعت باد در این طوفان عظیم نزدیک به 321 کیلومتر بر ساعت بود تقریبا 3 برابر سرعت وزش باد در تهران است. این طوفان با توجه به جمعیت کم شهرهای آمریکا در آن زمان بیش از 400 نفر را کشت و خسارتی 6 میلیون دلاری را به بار آورد. دلیل نامگذاری این حادثه به این نام به خاطر این است که در روز کارگر طوفان به فلوریدا رسید.
طوفان کاترینا
در سال 2005 بود که طوفانی از سمت خلیج به شهرهای نیواورلیان آمریکا رسید و همه چیز را در چشم بهم زدنی از بین برد. این طوفان که از نوع پنجم و سهمگین ترین نوع طوفان ها بود با سرعت 280 کیلومتر بر ساعت به شهرهای ساحلی رسید و حجم عظیمی از آب را به همراه خود وارد شهر کرد. این طوفان باعث شد تا 80 درصد از شهر زیر آب دفن شود و همچنین 1833نفر شد. این طوفان بزرگ 108 بیلیون دلار هزینه روی دست دولت آمریکا گذاشت. گزارش ها حاکی از آن است که 400 هزار نفر نیز بی خانمان شدند.
طوفان گالوستون
شاید کاترینا به نظر سهمگین و کشنده بود اما در طول تاریخ آمریکا یک طوفان وحشتناک دیگر هم وجود دارد. طوفان گالوستون در سال 1900 تگزاس، کانزاس و چند شهر دیگر را فرا گرفت و بیش از 12 هزار نفر را به کام مرگ کشید. سرعت دقیق این طوفان مشخص نشده است ولی توانست 3600 خانه را نابود کند. این طوفان وحشتناک 30 میلیون دلار خرج برداشت و خسارت وارد کرد.
طوفان میتچ
این طوفان وجشتناک نظرهای بسیاری را به خود جلب نکرد و زیر سایه اتفاقات کمی بود که در آمریکا رخ داد. این طوفان با سرعت 280 کیلومتر بر ساعت از هندوراس رد شد 11 هزار نفر را کشت و هزاران نفر دیگر در این حادثه مصدوم یا ناپدید شدند. این حادثه 5 بیلیون دلار خسارات به هندوراس وارد کرد و زمانی که کوشه کوچکی از آن به نیکاراگوئه رسید 2 هزار نفر جان خود را از دست دادند. این طوفان بزرگ در رتبه دوم جدول ما قرار دارد.
بزرگترین طوفان تاریخ
سال 1780 بود که جزایر کارائیب زیر بمباران طوفان های متعدد قرار گرفتند. در این سال چندین جزیره از این دسته به شدت تحت تاثیر طوفان ها قرار گرفتند که از میان آن ها می توان به باربادوس و سن لوییس اشاره کرد. سرعت دقیق در مورد این طوفان در دسترس نیست اما گفته حاکی از آن است که بیش از 350 کیلومتر سرعت آن ها بوده است. تلفات این حادثه بیش از 22 هزار کشته اعلام شده است. بسیاری از نسل ها بر اثر این طوفان در جزایر کارائیب به کلی نابود شد.
شدت بارش تگرگ به قدری بود که بازیکنان دو تیم مجبور به توقف بازی و ترک زمین شدند.
بر پایه گزارش دیلی میل، این دیدار در ورزشگاه “کینگ بادوین” بروکسل برگزار میشد. تگرگ ها به اندازه توپ گلف بر زمین بارید و همین امر سبب شد بازی در دقیقه 24 متوقف شود.
این دیدار پش از گذشت 40 دقیقه از سر گرفته شد و بلژیک با گل دقیقه 89 “دریس مرتنس” از سد تونس گذشت.
به گزارش گروه چندرسانهای باشگاه خبرنگاران؛ فرصت طلبی و سلیقه در انتخاب سوژه توسط عکاس و در عین حال حضور او در زمان و مکان مناسب دلیل اصلی جذابیت عکس میباشد. نگاهی به 10 عکس تماشایی از گوشه و کنار دنیا که توسط عکاسان به تصویر کشیده شده است.
به گزارش گروه چندرسانهای باشگاه خبرنگاران؛ لیلا مهرجو یکی از معدود محیط بانان زن ایران است که در شغل محیط بانی انجام وظیفه می کند و تنها محیط بان خانمی است که به عنوان نیروی اجرایی در عرصه های طبیعی و برخورد با متخلفین حضور فعال دارد.
تیم ملی والیبال ایران در هفته سوم لیگ جهانی والیبال توانست اولین پیروزی تاریخ خود را مقابل تیم ملی برزیل جشن بگیرد.
تیم ملی والیبال ایران بازی دوم خود مقابل برزیل را با 2 تغییر نسبت به روز گذشته (جمعه) شروع کرد. در این دیدار سعید معروف، شهرام محمودی، فرهاد قائمی، مجتبی میرزاجانپور (به جای میلاد عبادیپور)، آرمین تشکری (به جای سامان فائزی)، محمد موسوی و عبدالرضا علیزاده(لیبرو) ترکیب شروع کننده ایران بودند و برای برزیل نیز سیدنی سانتوس، ویسوتو، لوکارلی، ساتکمپ، مائوریسیو سیلوا، رافائل اولیویرا و ماریو پدریرا (لیبرو) برای شروع بازی به میدان آمدند.
بازی با 2 امتیاز متوالی ایران شروع شد و همین برتری با دفاع روی تور خوب و دریافتهای داخل میدان ادامه پیدا کرد تا اینکه در امتیاز 8 بر 5 به سود ایران، اولین وقت استراحت فنی به دست آمد. به کارگیری همین تاکتیک از طرف برزیلیها نتیجه را 9 بر 9 مساوی کرد. بازیکنان ایران در این ست سعی داشتند برتری خود را در سرویس هم حفظ کنند تا با تکیه بر هماهنگی دفاع روی تور از میزبان قدرتمند خود امتیاز بگیرند. نتیجه اینکه وقت استراحت فنی دوم نیز در امتیاز 16 بر 13 به سود ایران به دست آمد.
شاگردان کواچ در این ست، تیم برتر میدان بودند و توانستند 25 بر 18 پرافتخارترین تیم جهان را شکست دهند. در این ست شهرام محمودی 6 امتیاز برای ایران گرفت. نقطه برتری قهرمان آسیا سرویس و دفاع روی تور بود که 7 امتیاز نصیب بازیکنان ایران کرد، ضمن اینکه برزیلیها نیز 8 امتیاز روی اشتباهاتشان تقدیم بازیکنان ایران کردند. مصدومیت مائوریسیو سیلوا اواخر ست اول به خاطر مصدومیت مچ پا از زمین خارج شد و جای او را موریلو اندرس، بازیکن باتجربه برزیلیها گرفت.
جمله خاصی در مورد نحوه بازی تیم ایران در ست دوم نمیتوان گفت جز اینکه سکوت چند هزار تماشاگر سالن جیناسیو شهر سائوپائولو را در این ست یاد آوری کنیم. سرویسهای آرمین تشکری و حملات موثر شهرام محمودی در کنار اشتباهات بازیکنان برزیل، نتیجه این ست را هم در میان بهت و حیرت برزیلیها 25 بر 21 به سود ایران ثبت کرد.
نکته قابل توجه بازی ایران مقابل برزیل این بود که کنترل جریان بازی در دست بازیکنان ایران بود. برزیلیها اگرچه در حمله همچنان موفقتر بودند اما اختلاف به اندازه بازی دیروز نبود، ضمن اینکه اشتباهات بازیکنان ایران در مقایسه با برزیل که بیش از 25 امتیاز بود، بسیار کمتر شده بود. دفاع روی تور نیز تیر خلاص ایران بر پیکر قهرمان جهان بود. حرکات عصبی و غیر قابل پیشبینی برناردو رزنده، سرمربی برزیل در برابر چهره آرام کواچ از نکات قابل ذکر این بازی بود.
در نهایت ست سوم این بازی با نتیجه 25 بر 22 به سود ایران رقم خورد تا اولین پیروزی تاریخ والیبال کشورمان مقابل برزیل ثبت شود.